طنز سیاسی
دل نوشته عباس درویشی
اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



موضوعات
لینک دوستان
نویسندگان
نظر سنجی

شمابیشترکدام رادوس دارید؟

چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

آوای دلتنگی






دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 1267
:: کل نظرات : 57

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 8

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 10
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 243
:: بازدید ماه : 3176
:: بازدید سال : 21584
:: بازدید کلی : 224868
تبلیغات
<-Text3->

طنز سیاسی

چه وحشت انگیز

 

فکر می‌کنید اگر در غرب وحشی – که شامل همه‌ی دنیا جز خودمان می‌شود – بخواهند جوانان را به ازدواج ترغیب کنند، چه طرحی می‌دهند و چگونه رفتار می‌کنند؟ اصلا خود شما اگر بخواهید کاری کنید که جوانان ازدواج کنند، چه می‌کنید؟ مشکل کار و مسکن آن‌ها را حل می‌کنید یا گرهی بر گره‌های دیگر می‌زنید؟

 

یادم هست در 28 امرداد 1387 سینما میلاد در خیابان 17 شهریور تهران با نصب پلاکاردی روی در ورودی اعلام کرد که ورود مردان مجرد در روزهای پنج‌شنبه، جمعه و شنبه ممنوع است! و بعد در 27 مهر 1391 علیرضا پاک‌فطرت٬ شهردار شیراز، از ممنوعیت ورود مجردها به سه پارک تازه افتتاح‌شده در این شهر خبر داد. آیا ایده‌ی شما هم چنین ایده‌ای است؟ آیا مثلا طرحی در ذهن دارید که جوانان مجرد را از تحصیل محروم کنید و آن‌ها را در خیابان شلاق بزنید و یارانه‌شان را قطع کنید و گواهی‌نامه‌شان را بگیرید و سربازی‌شان را از دو سال به 10 سال تبدیل کنید و ممنوع‌الخروج‌شان کنید؟ آیا فکر می‌کنید این چیزهایی که گفتم، خیلی سخت‌گیرانه است؟ اگر این طور فکر می‌کنید، پس در جریان طرح جدید مجلس نیستید:

 

بر اساس طرح جامع رشد جمعیت در کمیسیون فرهنگی مجلس در کلیه بخش‌های دولتی و غیردولتی اولویت استخدام به ترتیب با مردان دارای فرزند و سپس مردان متأهل فاقد فرزند و سپس زنان دارای فرزند است. به‌کارگیری یا استخدام افراد مجرد واجد شرایط در صورت نبود متقاضیان متأهل واجد شرایط بلامانع است. یکی از موارد این طرح ممنوعیت عضویت مجردها در هیأت علمی است!

 

دیدید؟ واقعا انتظار دارند جوانان با خواندن این طرح و تصویب این طرح بترسند و بروند ازدواج کنند. واقعا این طرح جز این‌که جوانان را بترساند، چیز دیگری ندارد و تصویب آن باعث خواهد شد جوانان با ترس همسر آینده خود را انتخاب کنند. در طول سال‌هایی که ملت زن‌شان را با ترس انتخاب نکردند، آمار طلاق از ازدواج جلو زده است، حالا اگر با ترس انتخاب کنند، چه خواهد شد، خدا می‌داند!

 

حالا یکی نیست به اقایان مجلس بگوید مگر مایی که زن داریم و ازدواج کرده‌ایم، کار درست‌وحسابی داریم؟ بنده خودم به عنوان یک نمونه‌ خدمت‌تان عرض می‌کنم که بعد از 11 سال کار هنوز رسمی نشده‌ام و یک سال است بیمه شده‌ام! من خودم رفیقی دارم که علاوه بر فرزند، نوه هم دارد، ولی هنوز جایی استخدام نشده است! حتا دوستی داشتم که متأهل و بچه‌دار بود، اما به رحمت خدا رفت و اتفاقا بعد از مرگش مشخص شد یک زن دیگر هم داشته است، ولی در طول حیات هرگز استخدام نشد!

 

مجردها همین که به هزارویک‌ دلیل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زن نگرفته‌اند، در خطر معتاد شدن هستند؛ می‌ترسم بعد از تصویب این طرح، راهی جز اعتیاد برای مجردها باقی نماند!

 

بین خودمان باشد، ولی ممکن است در آینده در کنار ون‌های گشت‌ ارشاد، این اتفاق بیفتد:
- بیا اینجا ببینم
- سلام، پوششم که خوبه به خدا
- پوششت خوبه، ولی حلقه‌ات کو؟

.

.

.

.

برای ما نون خالی، مرغ بریونه

 

برای ما نون خالی، مرغ بریونه
به زیر خرج خونه هیکل من درب و داغونه
نصیبم از جهان، پول کم و آه فراوونه
به تن پیراهنی دارم که با امسال چهارساله
انیس و مونسم هم تو تابستون هم زمستونه
به پایم کهنه شلواریست کز سوراخ بسیارش
همه جاهای حساس تنم در اون نمایونه
ز بس با گشنگی خو کردم و باد هوا خوردم
به پیش دیده ی من نون خالی مرغ بریونه
صفی که من تو اون هستم معطل بهر یک ماهی
سرش در پا منار و انتهایش سبزه میدونه
ز لطف کله ی طاسم که نورش بهتر از برقه
درون منزل ما جون تو هر شب چراغونه
ز دامادی بپرسیدم «واسه چی دلخوری؟» گفتا:
دلیلش را فقط روغن نباتی خورده میدونه

.

.

.

اداره بازی

 

اول برو دبیرخونه نامه تو ثبتش بکنن
بعدش ازش کپی بگیر بیار بده دفتر من
بعدش برو بایگانی و پوشه آبی رو بیار
دیر اومدی پرونده تو بذار واسه بعد ناهار
راستی یادم رفت که بگم: بعد ناهار مراسمه
مراسم معارفه س تو اون مراسمن همه

 

اگه دلت می‌خواد بیا رئیس تازه رو ببین
وگر نه تا بعد مراسم این جا منتظر بشین
اگه می‌خوای علاف نشی، امروز برو فردا بیا
خب دیگه این اداره است و جای این جور بازیا
یکی داره با کامپیوتر تمرین شطرنج می‌کنه
اون یکی گوشی دستشه داره با یکی گپ می‌زنه

 

خیال بد نکن داداش! اون ور خط نامزدشه
توی سریال مگه ندیدی اوضاع چطور درست می‌شه؟
گانگستره یه بطری چای دستشه لبخند می‌زنه
می‌گه به کلانتر: این خانم بیست ساله نامزد منه
اینارو ولش کن بیا تو اداره ها فیلمو ببین
از دفتر مدیرکل تا بایگانی تو زیرزمین

 

همه سرشون شلوغه و همگی دارن کار می‌کنن
کار اون قدر زیاده که به کار ما نمی‌رسن
یکی تو تعاونی داره روغن مایع می‌گیره
اون یکی عشق جدوله برای یه شیش حرفی گیره
این یکی ماشین خریده دنبال وام گرفتنه
هر کی یه جور مشغوله و هر کی یه جور کار می‌کنه

 

مبادا فکر بد کنی مبادا دلخور بشیا
اداره‌ها ساخته شدن واسه همین جور بازیا

.

.

.

قضاوت با مردم

 

یه فرصت دیگه بهش بده
رییس پلیس کشور گفت: در اواخر دولت قبل اعلام شد که شش‌ماه ذخیره کالایی داریم اما بررسی‌های پلیس نشان داد ذخیره کالای اساسی کشور بین 15روز تا سه ماه است که با اطلاع‌رسانی به موقع ما به دولت جدید این مشکل رفع شد.
1- کاش از اوایل تا اواخر هر چه اعلام می‌شد بررسی‌های پلیس نشان می‌داد.
2- خب، احتمالا چون قرار بود هر کسی یک زمین هزارمتری داشته باشد که توش گاو و گوسفند و مرغ نگه دارد و خورد و خوراک خانواده‌اش را خودش تامین کند، لابد طبق پیش‌بینی دولت گذشته، الان گاوها به مرحله دوشین شیر و گوسفندان به مرحله کله‌پاچه و مرغ‌ها هم به تخم افتاده‌اند. جدی عرض می‌کنم. منتها همه اینها هم شده باشد، آن زمین هزارمتری هنوز متر نشده است.
3- به نظرم یک فرصت دیگر باید به دولت گذشته می‌دادیم، تا ذخیره کالایی را به صفر برساند. حتما در نظر داشتند همه چیز باید روزانه و تازه مصرف شود، برای همین قصد داشتند اقتصاد را نابود و به جاش نظریه «روز از نو، روزی از نو» را جا بیندازند، که متاسفانه وقت نشد.

 

وزارت کار سیاسی؟
رییس هیات‌مدیره کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران گفت: وزارت کار در سال‌های اخیر وارد مسایل سیاسی شده و این روند باید متوقف شود.
1- به نظر ما وقتی در سال‌های اخیر همه سازمان‌ها و ارگان‌ها افتادند به کار و ول‌کن مسایل اقتصادی نبودند، طبیعی است که وزارت کار، کار نکند و وارد مسایل سیاسی شود.
2- حالا که باب شده که سیاستمداران کاسب می‌شوند و کار اقتصادی می‌کنند، از وزارت کار تقاضا داریم، کار سیاسی را رسما به‌عنوان شغل بشناسد.
3- پیشنهاد می‌شود وزارت کشور و وزارت کار، ادغام شوند، تا تکلیف همه با سیاستمداران روشن شود. ممنون.

 

کمکم کن کمکم کن…
در خبرها خواندیم در حاشیه یک مراسم، فردی از احمدی‌نژاد تقاضای کمک مالی می‌کند که رییس‌جمهور سابق به وی می‌گوید: «باور کن من در حال حاضر هیچ پولی در جیبم ندارم»
سپس احمدی‌نژاد از الهام خواست تا اگر پولی به همراه دارد به آن فرد کمک کند.
1- به نظر ما، مردم قضیه را جدی بگیرند و یک پولی، چیزی، به آن شماره حسابی که آقای احمدی‌نژاد توی تلویزیون اعلام کرد بریزند.
2- ما مطمئن هستیم آقای احمدی‌نژاد حتی از جیب خودش هم برای مملکت خرج کرده که الان پولی توی جیبش نیست.
3- همین که الهام هنوز پول دارد، باعث دلگرمی است.
4- الان فرصت مناسبی است آن همه نامه درخواست کمک که مردم به نهاد ریاست‌جمهوری دادند، پاسخ داده شود. به نظر ما، حالا که هنوز الهام توی جیبش پول مانده، بهتر است آقای احمدی‌نژاد به جای دانشگاه ایرانیان، پستچی شود و برود به تک‌تک نامه‌هایی که بی‌جواب گذاشتند جواب دهد.
5- آیا او به همان اندازه که رییس‌جمهور خوبی بود، می‌تواند پستچی خوبی باشد؟

.

.

.

خدا بیامرزتشون...

(در پی حادثه ی دلخراش جاده قم ..باید بگیم که خدا لعنت کنه اونایی رو که مقصرن و میندازن گردن یکی دیگه..اما به هر حال خدا جای حقه...)
ایشالا همه در پناه حق سالم برن سفر و بیان...

.

.

.

به نام خدا...یه ترکیب از تیم ملی برای جام جهانی از مسجد جامعی

 

احمد مسجدجامعی، رییس شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به پایان انتخاب شهردار گفته است: «شورای شهر تهران یک «تیم‌ملی شهری» است که باید وقتش را برای حل مساله شهری صرف کند بنابراین پرداختن به مسائل حاشیه‌ای به نفع هیچ‌کس نیست.»

 

حالا ما تصمیم گرفتیم ترکیب این «تیم‌ملی شهری» را آنالیز کنیم و ترکیب مناسبی برای آن پیشنهاد کنیم:

 

مهدی چمران: ایشان سرپرست تیم‌ملی شهری است. مثل محمود خوردبین روی نیمکت می‌نشیند. تاثیر و دخالتی در ارنج تیم ندارد، ولی مدیونید اگر فکر کنید ندارد. ما گفتیم ندارد، شما هم بگویید باشه، ندارد!

 

احمد مسجدجامعی: سرمربی تیم‌ملی شهری است. او به مثابه اوایل افشین قطبی محسوب می‌شود. این‌قدر که در این سال‌ها ادبیات‌های خاص اصولگرایانه دیده‌ایم، وقتی مسجدجامعی مصاحبه می‌کند آدم گمان می‌کند از خارج آمده! او ظاهرا سرمربی تیم است، ولی دست‌های پشت پرده مگر می‌گذارند او کارش را بکند؟ شدیدا امیدواریم حالا که اوایل مسجدجامعی مثل اوایل افشین قطبی است، اواخر مسجدجامعی مثل اواخر افشین قطبی نباشد.

 

حبیب کاشانی: خب پرسیدن ندارد که! او در پست تخصصی خودش یعنی مدیرعاملی باشگاه قرار می‌گیرد.

 

حسین رضازاده: دروازه‌بان تیم‌ملی شهری است. نیازی نیست تکان بخورد، همین که سرجایش بایستد قریب به اتفاق توپ‌ها به در بسته می‌خورد، این‌قدر که او جذبه و هیبت دارد.

 

رضا تقی پور: از آنجایی که او سال‌ها وزیر ارتباطات بوده، بنابراین در زمینه ارتباطات تخصص پیدا کرده. به نظر ما بهتر است او را در پست هافبک وسط بگمارند که ارتباطات لازم را بین خط دفاعی و خط حمله ایجاد کند.

 

الهه راستگو: بدین خاطر که الهه راستگو در تمام‌کنندگی تبحر خاصی دارد و در میان ناباوری همگان توپ‌های مرده را به گل تبدیل می‌کند، او را به عنوان مهاجم هدف در خط حمله قرار دهند. همچنین به دلیل تخصص راستگو که یک طرف را نگاه می‌کند و به طرف دیگری شوت می‌کند، می‌تواند گزینه اول در ضربات پنالتی به حساب بیاید.

 

عباس جدیدی: او به عنوان مدافع وسط قطعا خوب عمل می‌کند. از آنجایی که این بنده خدا نه تندروی می‌کند که به عنوان هافبک‌های گوش قرار گیرد، نه تخصص خاصی در شوت زدن و تاثیرگذاری دارد، ولی محکم و مستحکم می‌ایستد، به عنوان مدافع وسط خوب عمل خواهد کرد.

 

فاطمه دانشور: با توجه به عملکرد ایشان که در تشکیلات اصلاح‌طلبان قرار گرفته و با مصاحبه‌ها و خروج از جلسه شورا هنگام سخنان الهه راستگو، به نظر می‌رسد او می‌تواند یکی از هافبک چپ‌های تندروی تیم باشد که موفق هم عمل خواهد کرد.

 

پرویز سروری: دقیقا مثل دانشور می‌تواند با حرکات تند و سریع خود تیم حریف را به هم بریزد، منتهی از جناح راست! اگرچه سن و سالی از او گذشته، ولی هنوز هم سریع و تند و چشم‌نواز بازی می‌کند.

.

.

.

شرخر در مخابرات...

 

بدهی 450 میلیارد تومانی شرکت مخابرات ایران به شرکت زیرساخت باعث شد تا این شرکت فروش پهنای باند به مخابرات را متوقف کنند.

 

با توحه به رسیدن موج بی‌پولی به پولدارترین و پولسازترین اداره کشور، پیش‌بینی می‌شود در آینده چنین اتفاقاتی رخ دهد.

 

قبل از بی پولی
قبض​های تلفن دو ماه یکبار همراه با لبخند پیک موتوری، در پاکت​های مقوایی با روبان و در کاغذهای عطری چاپ می​شد و در خانه تحویل صاحب تلفن می​شد. اگر سه دوره قبض را پرداخت نمی​کردید، با شما تماس گرفته می​شد و در درخواستی محترمانه تاخیر در پرداخت گوشزد می​شد و سعی می​شد با لبخند قضیه فیصله یابد و تلفن کسی قطع نشود.

 

بعد از بی پولی

 

ماه خرداد
قبض های یکماهه بدون پاکت توسط پیک موتوری تحویل داده می​شود. بدون لبخند.

 

تیر ماه
قبض​های یکماهه بدون پاکت توسط پیک موتوری داخل خانه و یا دم در انداخته می​شود. روی برگه با حروف درشت نوشته شده: عدم پرداخت قبض مساوی است با قطع تلفن.

 

مرداد
قبض های یکماهه فقط صادر می​شود و پیک موتوری به علت افکار نیهیلستی، بازنشستگی زودهنگام بدون سنوات می​گیرد. روی قبض: عدم پرداخت قبض، مساوی است با قطع تلفن. وصل کردن مجدد تلفن 2 هزار تومان هزینه دارد.

 

شهریور
قبض​های یکماهه صادر می​شود. با پیامک به شما اطلاع می​دهند، قبض​تان صادر شده، بیاین ببرین. نرفتن برای گرفتن قبض، 3 هزار تومان جریمه دارد. عدم پرداخت مساوی است با قطع تلفن و وصل کردن مجدد تلفن 4 هزار تومان می​شود.

 

مهر 
قبض​ها به صورت دو هفته​ای صادر می​شود. هرکسی برود بگیرد، گرفته وگرنه در اول ماه تلفنش قطع می​شود و برای وصل مجدد 5 هزار تومان و بابت تنبلی نگرفتن قبض، 4 هزار تومان جریمه باید بپردازد.

 

آبان
قبض​ها به صورت هفتگی محاسبه می​شود. قبضی صادر نمی​شود. پیامک قبض هفتگی ارسال و بعد از 24 ساعت، تلفن شما قطع می​شود. هزینه وصل مجدد 10 هزار تومان است. پیامک ارسال قبض نیز خود به خود می‌آید روی قبض!

 

آذر
پیک موتوری بعد از توبه، مجددا استخدام می​شود تا قبض​های پرداخت نشده را در محل، نقد کند. سروشکل پیک موتوری کمی متفاوت از آن چیزی است که قبلا دیده‌اید.

 

دیالوگ:
زینگ…
- بفرمایید؟
- پول قبضو میاری دم در یا بیام پولت کنم؟

 

دی ماه
تعداد پیک موتوری ها 100 برابر می​شود. قبض‌ها به صورت روزانه صادر می​شود. پیک​ها هر شب ساعت 21 خود را به منزل صاحب تلفن می​رسانند و پول مکالمه روزانه را از او «اخ» می​کنند! سندیکای پیک‌های وصول قبض تشکیل می‌شود.

 

بهمن‌ماه
پلیس طی تفاهم نامه​ای با مخابرات، کاربرانی که قبض هشت ساعته روز را با تاخیر پرداخت کنند، متوقف و اعمال قانون می​کند. عدم پرداخت قبض​های اس ام اسی جدید، علاوه بر قطعی تلفن، با جریمه 80 هزار تومانی پلیس مواجه می​شود. پیک موتوری ها هم با یک نیروی پلیس کار خود را ادامه می​دهند. پلیس «همراه» نیز راه اندازی می​شود.

 

اسفند ماه
مخابرات طی تفاهم‌نامه‌ای با بانک مرکزی، به حساب مشترکان وصل شده و پول هر مکالمه و پیامک را آنی از حساب مشترک کسر می‌کند. در این شیوه هزینه تراکنش نیز از حساب مشتری کسر می‌شود. در صورت نبودن پول در حساب مشتریان، حساب مسدود و پلیس همراه حکم جلب مشترک را صادر می‌کند.

.

.

.

آقایون و آقا زاده یون که در کار تماشایند...

 

آی… آقایان!
آی، آقایان که در کار تماشایید!
یک نفر دارد سرش را می‌زند محکم به دیوار اتاقش
بسکه خوشحال است!
یک نفر دارد به روی بام خانه، می‌کشد فریاد
از شادی!

آی … خانمها!
یک نفر دارد در اینجا می‌دَرَد
چون هندوانه
سینه‌اش را از خوشی
با شرط چاقو! مفت!
وای دده‌م! انگار صاحبخانه دارد می‌رسد از راه!
آی، آقایان که روز و شب به فکر مردمان هستید!
وعده‌هاتان را شنیدم من!
و… چشیدم لذت شعر سپید
وام مسکن را!
ای وزارتخانه مسکن؟!
پس شما ما را گرفتستید!

 

آی آقایان و خانمها!
در همان وقتی که در فکرید،
در همان وقتی که می‌دانم نمی‌دانید
(یا که اصلاً من نمی‌دانم که می‌دانید!)
«در چه هنگامی بگویم من»
«یک نفر دارد که دست و پای دائم می‌زند»
در توی ویلایش!
او نمی‌داند «کرایه خانه» دردش چیست!
و ریالی از حقوقش را برای آن ندادستست!

 

آی، آقایان که پشت میز در کار تماشایید!
یک نفر دارد پس‌انداز و حقوق کارمندی را
می‌گذارد در کف موجر
و حدود شانزده ماه دگر
بعد از گذشت
شصت و شش سالی پس از امروز!
می‌تواند در میان خانه‌های سازمانی خفت؟
آنقدر ارزان که یعنی مفت؟

 

آی… آقایان!
من عیال نازنینم خانه بابای خود مانده‌ست!
و پدر زن، بنده را از خانه‌اش رانده‌ست!
چون نشد پیدا برامان سرپناهی کوچک و ارزان
در همه تهران.
پس بفرما،
«در کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را»
ای وزیر مسکن ایران!


تعداد بازدید از این مطلب: 412
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : عباس
تاریخ : پنج شنبه 7 بهمن 1395
نظرات
مطالب مرتبط با این پست

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








درباره ما
❤❤❤❤❤❤ABBAS ❤❤❤❤❤❤ به وبلاگ من خوش آمدید $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$_________________________$$ $$_______$$$$$$$$$$________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_______$$$$$$$$$$________$$ $$_________________________$$ $$_________________________$$ $$____$$$$$_______$$$$$____$$ $$__$$$$$$$$$___$$$$$$$$$__$$ $$_$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$_$$ $$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_$$ $$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$ $$____$$$$$$$$$$$$$$$$$____$$ $$______$$$$$$$$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$________$$ $$_________$$$$$$$_________$$ $$__________$$$$$__________$$ $$___________$$$___________$$ $$____________$____________$$ $$_________________________$$ $$_________________________$$ $$_$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$_$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$_________$$$$$___$$ $$___$$$$$$_______$$$$$$___$$ $$____$$$$$$_____$$$$$$____$$ $$______$$$$$$$$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$________$$ $$___ _____$$$$$$$________$$ $$_________________________$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ این وب را برای تمامی لحظات خوب و بدم ساختم تا اروم بگیرم و خیلی چیزا فراموشم شه
منو اصلی
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید